پروفسور جواد صالحی مدیر آزمایشگاه شبکههای نوری دانشکده برق دانشگاه صنعتی شریف است. او میگوید: در حقیقت میتوانم بگویم که در دنیا گروه ما را در زمینه شبکههای نوری، بهعنوان یکی از مراکز excellent یا قطب در زمینههای دسترسی چندگانه مخابرات نوری میشناسند و به همین دلیل هم، برای سخنرانیهای کلیدی دعوت میشویم.
یکی از طرحهای مهمی که وی در دانشگاه صنعتی شریف پیگیری میکند طرح اتصال منازل ایران به فیبرنوری است. به اعتقاد او، اجرای این طرح میتواند تحولات بزرگی در ایران ایجاد کند.
با دکتر صالحی در باره این طرح و وضعیت دانش و فناوری در ایران و جهان گفتوگو کردهایم.
- چگونه شد که بهعنوان چهارمین دانشمند برتر جهان اسلام شناخته شدید؟
شبــکه دانش یـا همان ISI - Information Science Institution- و بخش web of knowledge آن علوم بصری را به 21 قسمت تقسیم میکند. مانند فیزیک، شیمی، پزشکی، علوم طبیعی، جامعهشناسی و... که شما اگر خودتان به سایت ISI سر بزنید، نوشتههای مختلف دیگری را خواهید دید. مثلا اگر به پزشکی نگاه کنید، شامل دندانپزشکی، جراحی مغز و قلب و پوست و تخصصهای بسیار زیاد دیگری میشودکه همه اینها شاخهای حساب میشود زیر نظر پزشکی!
- سؤال این است که مثلا در گروه پزشکی یا علوم کامپیوتر یا مهندسی، در 20 سال اخیر کدام مقالات دارای تاثیرگذاری بیشتر بوده است یا به عبارتی مقاله چه کسی بیشتر تاثیرگذار بوده است؟
در محاسبات دیده شده که در 20 سال اخیر بیش از 20 میلیون مقاله در سطح دنیا توسط بیش از 6 میلیون دانشمند و محقق به چاپ رسیده و شبکه دانش بهدنبال 250 نفر برتر
هر گروه هستند.
با محاسبات متوجه میشوند که زمانی اسم یک نفر به نام محقق پر استناد وارد این سایت میشود که پر استنادترین جهان است. عموما احتمال اینکه کسی به این لیست وارد شود، کمتر از یک صدم از یک درصد تمام دانشمندان جهان است. پس در هر رشته- که تعداد آن 21 رشته است- در 20 سال اخیر جستوجو میکنند و 250 دانشمند برتر از نظر اینکه مقالاتشان در حقیقت بیشترین ارجاعات را آورده انتخاب میشوند و چون ارجاع دادن به یک مقاله، معیار کیفیت و اثر گذاری آن مقاله است با این دید، لیست مورد نظر پر شده است.
این لیست توسط کشورها و موسسات مختلف تقسیم بندی شده است. مثلا اگر شما به کشور ژاپن توجه کنید، میبینید که 100 تا 110 نفر جزو دانشمندان برتر جهان حساب میشوند و در فرانسه حدود 80 تا 90 نفر جزو این لیست شدهاند، یا در هندوستان 6 نفر شدهاند و زمانی که شما کشورهای اسلامی را بررسی میکنید، خواهید دید که به جز 4 کشور پاکستان، ایران، ترکیه و الجزایر، بیشتر آنها شخصی با عنوان دانشمند پر استناد ندارند. ایران فقط یک مورد دارد. بنده هم بهعنوان تنها شخص پر استناد ایران در جهان هستم؛ یعنی تنها کسی که در این رتبه است من هستم و طبق این اصل، این4 دانشمند مسلمان پر استناد جهان معلوم میشود.
- آقای دکتر، شما طرحی با عنوان رساندن فیبرنوری به منازل ارائه کردید. این طرح چه شد؟
فاز اول این طرح تمام شده است و موفقیتآمیز بود و این کار توسط مرکز صنایع نوین انجام شد ولی در رابطه با مرحله دوم، متأسفانه مرکز صنایع که تغییر مدیریت پیدا کرد، ما نمیدانستیم چه کار کنیم چون بالاخره هیچ طرحی بدون بودجه پیش نمیرود. ما باید از تجهیزات بالایی برخوردار باشیم. ولی خدا را شکر میکنم که دوستانی که در راس تصمیمگیری طرحهای مختلف بودهاند، طرح ما را تصویب کردند و مرحله دوم آن هم چند ماهی است که شروع شده است و این طرح برای کشور ما بسیار حساس و حیاتی است. چون اگر شما تکامل شبکههای مخابراتی را بررسی کنید، خواهید دید که هیچ راهی جز کشیدن فیبر نوری برای منازل نداریم تا بتوانیم دنیای تمام دیجیتال را در جامعه بشری پیادهسازی کنیم.
یکی از معضلات امروزی این است که این رسانهها که بهعنوان سیمها و کابل به منازل میآیند کشش ارسال حجم بالای اطلاعات را ندارند. این مورد مثل این است که شما یک اتوبان دو بانده ایجاد کردهاید ولی میلیونها ماشین میخواهند از آن رد بشوند؛ مسلما در ورودی و خروجی این راهها تراکم ترافیک ایجاد میشود و نهایتا از کیفیت بسیار پایینی برخوردار میشوند، در نتیجه تنها راه رساندن سرویسهای مدرن بشری که یکی از مهمترین آنها رساندن تصویر بهطور زنده استو یا داشتن سرویسهای دیگری که از نظر تحقیقاتی مهم هستند مستلزم این خواهد شد که شاهراههای عظیمی از اطلاعات را ایجاد کنیم که این شاهراههای عظیم، فیبرهای نوری هستند.
این فیبرنوری مثل اتوبان اما با بیش از هزار باند در هر طرف میتواند خط اطلاع را داشته باشد و چون حجم بالایی را میتواند حمل کند این باعث میشود که ما بتوانیم شبکههای مخابراتی را طوری طراحی کنیم که ارسال اطلاعات حجم بالا مثل ارسال ویدئو، تصویر یا کتابخانه انجام پذیر باشد. در حقیقت انتقال دادهها با حجم بالا را تنها با فیبر نوری میتوان انجام داد. در ژاپن قرار است تا سال 2010 ، 30میلیون نفر از منازلشان به فیبرنوری وصل شوند و در آمریکا بهطور خیلی جدی سرمایهگذاری عظیم میشود تا فیبر را به سر کوچه یا منزل افراد برسانند.
در نتیجه به خاطر اینکه مبادا ایران در این زمینه عقب بیفتد ما تصمیم گرفتهایم از آنجایی که احاطه تحقیقات ما در شبکههای زمینی بسیار بالاست در چهار چوب شبکههای فیبرنوری طرحی تعریف کنیم که هم از نظر علمی و هم از نظر راهبردی آینده کشور بسیار مهم خواهد بود. خیلی مهم است که ما همیشه جلوی خط فناوری قرار بگیریم. این طور نباشد که دیگران یک فناوری را به سرانجام برسانند و آن فناوری امتحانش را پس داده باشد و بعدا ما بهعنوان یک کشور جهان سوم در حال توسعه بگوییم که آیا این فناوری را بخریم یا نخریم. ما باید از این حالت بیرون بیاییم، ما باید خودمان آغازگر این روند پژوهش و تحقیق باشیم. قبل از اینکه فیبرنوری در سطح دنیا به منازل برسد اینترنت و سیستمهای موبایل انفجار ایجاد کند و یکدفعه هم متوجه شویم که چه جالب اینترنت وجود دارد، موبایل وجود دارد، پس ما هم آن را بخریم؛ قبل از اینکه این اتفاق بیفتد ما باید در راس موج سیستم قرار بگیریم و جزو کسانی باشیم که اطلاعات را به دیگران برسانیم. ایران هم جزو کشورهایی است که قصد دارد فیبرنوری به منازل بدهد. من انتظار دارم تصمیمگیران ما در صنعت مخابرات در حقیقت این مسئله را جدی بگیرند.
و در این زمینه برنامههایی که نیاز است را انجام دهند چون سرمایهبر خواهد بود و فکر نکنند که چه کسی حالا 5/2 گیگا بیت در ثانیه اطلاعات میخواهد. حدود 10 سال پیش که در مرکز تحقیقات بودیم اینترنت داشتیم ولی اینترنت فقط برای محققان و اساتید بود ولی وقتی به جامعه بشری بهطور عام معرفی میشود انسانهای عادی آن وقت متوجه میشوند چه چیز جالبی وجود دارد و میتوانند از طریق کامپیوتر به تمام دنیا دسترسی پیدا کنند. آن زمان میگفتند چه کسی نیاز به اینترنت دارد ولی امروز میبینیم که همه نیازمند اینترنت هستند. این طور نیست که فیبرنوری چون حجم خیلی بالایی را به طرف منازل و ساختمانهای تجاری میبرد سؤال پیش بیاید که چه کسی میخواهد از آن استفاده کند.
- آیا اطلاع دارید که در نقشه جامع علمی کشور یا برنامه توسعه 5 ساله پنجم که در حال تدوین است. در این زمینه موضوعی گنجانده شده یا خیر؟
تا آنجا که من میدانم نه. دلیلش این است که کشور درگیر مسائل روز است. الان فیبر را میخواهند به موبایل اختصاص بدهند که هزینهبر است. ما هنوز یک ماهواره بهعنوان یک کشور نداریم این خیلی جای تعجب دارد. کشور عظیمی مثل ایران در فضا هیچ ماهواره مخابراتی ندارد. درست است که ماهوارههایی کوچک فرستادهایم این طرح فرستادن فیبرنوری به منازل طرح جدیدی است و انشاالله وقتی که ما امسال نتایج ملی را به دست آوردیم در سطح وسیعی به مدیران ارشدمان اطلاعرسانی میکنیم و به هر حال آنها را تشویق و ترغیب به این کار میکنیم. وظیفه ما این است که از نظر علمی و آکادمیک به مدیران ارشد مخابراتی کشور این اطلاعات را برسانیم. از دید ما که در این زمینه این قدر تمرکز کردهایم و دنیا به ما افتخار میکند، انقلاب بعدی، اطلاعات جامعه بشری در زمینه فیبرنوری در منازل خواهد بود.
وقتی فیبرنوری به منازل میآید یک انقلاب و تحولی عظیم در رابطه با فناوری مخابرات ایجاد خواهد شد، از یک طرف وقتی شما اطلاعات را از طریق فیبرنوری به منازل میرسانید باعث میشود زیرساختهای مخابراتی تغییر کند و به سمت سوئیچهای نوری خواهیم رفت. سوئیچهای نوری باید از ادوات پیشرفتهای برخوردار باشد و این ادوات باعث میشود در زمینه فیزیک و مواد، تحقیقات زیادی انجام شود، باعث میشود افرادی که در زمینه فوتونیک و علوم نور تحقیق میکنند در این زمینه خیلی فعالیت انجام دهند. تحولاتی در علوم رخ خواهد داد و روند فکری ما در زمینه مخابرات کاملا عوض میشود و نه فقط بعد انسانی و اقتصادی و جامعهشناسی آن بسیار مهم است بلکه بحث علمی و فناوری آن شاید بهمراتب مهمتر هم باشد چون یک انقلاب فناوریک در زمینه فناوری مخابرات ایجاد خواهد کرد.
- حالا که در این رابطه صحبت کردهاید، بفرمایید دسترسی به اینترنت پر سرعت چه تاثیری در پژوهش و توسعه دارد؟
هیچ فناوری بدون دلیل رشد نخواهد کرد. حتما دلیل بنیادین درون یک فناوری باید باشد تا آن مطرح شود. همان طور که تلفن همراه و اینترنت در مرحله اول به جامعه بشری معرفی شد. شاید گفته شود اگر آن را معرفی نمیکردند احتیاجی به آن پیدا نمیشد. مگر هزاران سال بشر با اینترنت زندگی کرده است. انسان میتواند بدون آن هم زندگی کند ولی وقتی صحبت از ابزاری میشود که با آن کارها سریعتر پیش رفته و نتایج علمی و اقتصادی بهتری عاید میشود، پس آن افرادی که آن ابزار را ندارند همیشه عقب خواهند بود همان طور که تفاوت بین یک کشور پیشرفته و عقب افتاده بهدلیل این نیست که انسانها در آن زندگی نمیکنند. شما در کوههای افغانستان هم بروید انسان در آن زندگی میکند در پیشرفتهترین کشورهای جهان بروید انسان زندگی میکند. ولی تفاوت زندگی انسانها در چه حدی است.
آن تفاوت را فناوری پیادهسازی میکند، در زمینه رساندن اینترنت پرسرعت حیاتی بودن قضیه آن است که وقتی شما یک ابزار اینترنت پر سرعت، در دست دارید به منابع اطلاعاتی گستردهتر و سریعتر دسترسی پیدا خواهید کرد و در نتیجه شما میتوانید تصمیمات حساس و راهبردی که در حقیقت تفاوت بین سود یا زیان جامعه را میتواند تعیین کند بگیرید. آن وقت شما جلوتر خواهید بود. وقتی شما در دفتر نشسته باشید و به تمام تجارتخانههای هم صنف خودتان دسترسی آنی داشته باشید و از تمام تولیدات آنها مطلع بوده و قیمتهای آنها را داشته باشید، طبیعتا هزینه بررسی این اطلاعات را به حداقل رساندهاید و شما توانستهاید به جای تصمیمگیری روی 5 قلم کالا، با هزارها قلم جنس از همان نوع در تمام دنیا روبهرو شوید و تصمیمگیری کنید و این باعث میشود شما از ابزار بهتری برخوردار شوید برای تصمیمگیری مثل این میماند که شما میخواهید مسافرت کنید و میخواهید سریع هم به مقصد برسید.
حال با یک ماشین سریعتر میرسید یا با یک هواپیما؟ طبیعتا با ماشین به هواپیما نمیرسیم. داشتن اینترنت پر سرعت و سیستمهای مخابراتی دیجیتال جامعه را در یک سکویی قرار میدهد که آن سکو از برتری خاصی نسبت به جامعهای که آن سیستم را ندارد برخوردار خواهد بود و این خیلی حیاتی است. در امر تحقیقات هم به همین صورت است ما الان در دانشگاه نشستهایم منتظر نمیمانیم که مقالات چاپ شده از طریق پست که 2 ماهی میتواند طول بکشد به ما برسد و یا اصلا نرسد. هر کس با اینترنت خودش تمام سایتهای معتبرعلمی جهانی را در دسترس خودش دارد و میتواند مقالهای را که نیاز دارد جستوجو کند و در نتیجه آن را دانلود کرده و همان لحظه در هر کجای دنیا باشد آن مقاله در دسترساش خواهد بود. خوب کسی که دسترسی به چنین امکاناتی دارد در مقایسه با کسی که ندارد و با دو کتاب قدیمی میخواهد تحقیقی انجام دهد خیلی فرق دارد.
فقط تنها مشکلی که وجود دارد این است که باید نظارت روی استفاده از اینترنت داشته باشیم. اینترنت ابزاری نیست که در دست هر کسی بگذارید. اینترنت ابزار حساسی برای جوانان ما است. حتما پدرها و مادرها باید درگیر باشند ولی به این معنا نیست که نباید با آن کار کنند بلکه ضروری است که کار با آن را یاد بگیرند و با فضای اینترنت آشنا شوند و اینکه کسی فکر کند نبود اینترنت پر سرعت مهم نیست اشتباه است زیرا یکی از عوامل تاثیرگذار بر سرعت پیشرفت جامعه ما بستگی به صنعت شبکه مخابراتی که ما به جامعه ارائه میدهیم خواهد داشت.
- در مورد تجهیزات آزمایشگاهی با توجه به اینکه آنها اکثرا قدیمی هستند و بهروز نشدهاند در حالت کلی میتوانید توضیحی بدهید؟
در کشورما بحث فرار مغزها وجود دارد. چرا دانشجویان مطرح و برتر ما برای ادامه تحصیل به آمریکا و اروپا و کشورهای دیگر میروند؟ در یک جامعه فعال و با نشاط و نخبه پرور مثل جامعه ما شخص نخبه جوان نیاز دارد خودش را در معرض نمایش جهانی قرار دهد و نشان بدهد که پتانسیل من چه هست و آن به قول معروف تشنگی که آن جوان دارد در رابطه با نشان دادن قابلیتهای ذهنی و فکریاش همان پژوهشاش میشود و یکی از دلایلی که جوانان ما بعد از گرفتن لیسانس در ایران، جذب خارج از کشور میشوند به خاطر این نیست که بروند و جذب محیط آنجا شوند. دلیلی که میروند و سالهای سال میمانند و حاضرند در آنجا زندگی کنند و از خانوادهشان دور بمانند به خاطر بودن آزمایشگاههای پژوهشی مجهز و بهروز آنها است. یعنی یک دانشگاه برتر جهان وقتی میگوید برتر است به این معنی نیست که چند عدد کلاس دارد و یا چند استاد خوب و چند دانشجوی نخبه هم گرفته است. این جزئی از داستان است و کلید آن چیز دیگری است.
دانشگاه برتر دانشگاهی است که در مرزهای برتر قدم برمیدارد و علم را میشکافد و ایدههای جدید و نوین را به بشریت معرفی میکند. این کار را اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی آن انجام میدهندکه به مقاله، ثبتاختراع، فکر جدید، راه و روش فرایند جدید منجرمیشود در نتیجه مسئولین ما که خوشبختانه به این نتیجه رسیدهاند، اگر میبینند که دیر عمل میکنند برمیگردد به اینکه مدیریت کشور ما دستخوش قوانین دقیانوسی است که نمیتواند سریع بجنبد.
یکی از روشهای جلوگیری از فرار مغزها در کشور ما ایجاد مراکز پژوهشی و آزمایشگاههای پژوهشی به روز است. یعنی اگر یک دانشجو احساس کند در ایران میتواند در آزمایشگاهی پژوهشی برود و همان کاری را که در آزمایشگاه پژوهشی یک دانشگاه معتبر بکند، او هم انجام دهد و منجر به ارائه فکری به جهانیان بشود طبیعتا انگیزه رفتن او کمتر خواهد شد. قطعا در این صورت کشور خودش را با رضایتی راحتتر و آشنا ترجیح میدهد. متأسفانه خیلی از نخبگان ما که به خارج میروند دیگر نخبه نمیمانند. تفاوتی که از نظر زبان و محیط و فرهنگ با ما دارند میتواند شتاب جوان را کم کند. ما اگر بخواهیم جوانان نخبه را ترغیب به ماندن بکنیم نمیتوانیم با زور آنها را وادار به ماندن کنیم.
همان طور که میدانیم حتی در دین ما به هجرت و علم آموزی تاکید شده و تاریخ ما براساس هجرت است. پس هجرت بسیار خوب است و نمیتوان نخبگان را از آن منع کرد. هیچ راهی وجود ندارد مگر اینکه ما بتوانیم آزمایشگاههای پژوهشی به روز و پر بار را در دانشکدههایمان ایجاد کنیم و جوانانمان این اعتماد به نفس را پیدا کنند که میتواننددر این آزمایشگاههای پژوهشی آن کاری را که فکر میکنند که در خارج از کشور میتوانند انجام دهند،عملی کنند.
آن زمان است که میتوان گفت ما در تصمیمگیری افراد تاثیرگذار هستیم. مرکز نخبگان که زیر نظر رئیسجمهور است، برنامهاش این است و امیدوارم موفق شوند. ولی نکته اساسی این است که اگر تا به حال موفق نبودهاند شاید علتش این است که هنوز به این نتیجه قطعی نرسیده که رسیدن به قله اصلی علم، تمدن و قدرت از راه و روش پژوهش میسر است. باید طوری آن را نهادینه کنند که به ابزارهای قدرت دست پیدا کنند نه جامعهای که منتظر باشد ببیند دیگران چه میکنند و آنها همان کار را انجام دهند؛جامعهای که خودش مرزهای دانش را بشکافد و ایدههای جدید و نوین را به بشریت معرفی کند.
اینجا است که بحث متمدن بودن جامعه پیش میآید. تمدن از طریق ایجاد تفکرات بنیادین زیبای بشری است که منجر به پیشرفت بشر میشود. این راه را پژوهش به جامعه نشان میدهد. در تمام زمینهها این پژوهش است که من را زودتر از دیگران به جایی میرساند که متوجه میشوم آینده وجود دارد و اگر بتوانم از این ایده استفاده کنم این برتریها را به جامعه من خواهد داد. اگر تصمیمگیران ما به این مقوله عقیده پیدا کنند به جای ارجحیت دادن به یارانه نان و مواد غذایی، بودجه پژوهش را اول تعیین میکنند. جامعه ما ادعا دارد که ما راه و روشی برای بشریت داریم. ما جامعهای نیستیم که فقط به فکر کپی کردن باشد. ما مدعی هستیم که جزو انسانهایی هستیم که روند پیشرفت بشری را میدانیم.
حال که میخواهیم نقش داشته باشیم پس نقش من چطور نمود پیدا میکند؟ طبیعتا من باید ایدههای جدید و جرقه برانگیز به جامعه بشری ارائه کنم. توجه بشریت را به سمت خودم جلب کنم چرا ما همیشه به گذشته و تمدن قدیمیمان میبالیم؟ در واقع گذشتگان ما محققان خوبی بودهاند و فرایند پژوهش را خوب انجام میدادند. در آن برهه از زمان طوری شده بود که پژوهش در جامعه انسانی نهادینه شده و برای آن ارزش قائل میشدند و این ارزشگذاری باعث شده بود برای 200 تا 300 سال ما کارهای عظیمی را انجام دهیم ولی حالا آنها از ما قدرتمندتر هستند و ما خودمان در حال حاضر در خواب فرو رفتهایم و مسئله پژوهش را جدی نمیگیریم ما از لحاظ فرهنگی دچار رکود شدهایم و فکر کردیم از پژوهشها و فناوری تولید شده دیگران استفاده خواهیم کرد.